درسنامه و تمرین فعل لازم و متعدی
**تعریف فعل، فاعل و مفعول**
فعل کلمه ای است که بر انجام کاری یا داشتن حالتی در گذشته حال یا آینده دلالت دارد.
فاعل انجام دهنده کار یا دارنده حالت است.
مفعول اسمی است که در زبان عربی معمولاً پس از فاعل می آید و کار بر آن انجام میشود.
**تعریف فعل لازم و متعدی**
فعلی که معنای آن با فاعل کامل میشود و به مفعول نیاز ندارد فعل لازم نام دارد.
مثال : رَجَعَ جَواد جواد برگشت تَجلِسُ ساجده: ساجده می نشیند.
به فعلی که معنای آن با فاعل کامل نمیشود و به مفعول نیاز دارد فعل متعدی گفته میشود.
مثال : أَرسَلَ جوادٌ رِسالَةً: جواد نامه ای را فرستاد. يَقطَعُ النَّجارُ الْخَشَبَ: نجار چوب را می برد.
**تمرین:**
اخْتَبِرْ نَفْسَكَ : تَرْجِمْ هَذِهِ الْجُمَلَ وَ عَيْنِ الْفِعَلَ الْمُتَعَدِّيَ.
١- إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوكَباً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُم لي ساجِدينَ ... يوسف : ٤
٢- ذَهَبَتْ طَالِبَةٌ لِإطفاء الْمُكَيفَاتِ.
٣- زانَ اللهُ السَّمَاءَ بِأَنجُمٍ كَالدُّرَرِ.
٤- تَنمو الشَّجَرَةُ مِنْ حَبَّةٍ صَغِيرَةِ.
٥- اشترى والد حامد حاسوباً لَهُ.
پاسخ و حل تشریحی درسنامه و تمرین فعل لازم و متعدی درس سوم عربی دهم انسانی
### درسنامه:
فعلی که معنی آن تنها با **فاعل** کامل میشود و به **مفعول** نیاز ندارد، **فعل لازم** نام دارد. (مانند: رَجَعَ جَواد: جواد برگشت).
فعلی که برای کامل شدن معنیاش به **مفعول** نیاز دارد، **فعل متعدی** نام دارد. (مانند: أَرسَلَ جوادٌ رِسالَةً: جواد نامهای را فرستاد).
**نکات کلیدی:**
* فعلهای باب **اِنْفِعَال** (مانند انقَطَعَ) **همیشه لازم** هستند.
* بسیاری از فعلهای دو باب **إفْعال** و **تَفعیل** **متعدی** هستند.
### حل تمرین: تشخیص فعل متعدی
| شماره | ترجمه فارسی | فعل متعدی | دلیل متعدی بودن |
| :---: | :---: | :---: | :---: |
| 1 | همانا من **دیدم** یازده ستاره و خورشید و ماه را، دیدم که برای من سجدهکنندهاند. | **رَأَيْتُ** (دیدم) | نیاز به مفعول دارد (چه چیزی را دیدم؟ - یازده ستاره و...) |
| 2 | دانشآموزی برای خاموش کردن کولرها **رفت**. | ندارد (**ذَهَبَتْ** لازم است) | رفتن نیازی به مفعول ندارد و با فاعل کامل میشود. |
| 3 | خداوند آسمان را با ستارگانی مانند مرواریدها **زینت داد**. | **زانَ** (زینت داد) | نیاز به مفعول دارد (چه چیزی را زینت داد؟ - آسمان را). |
| 4 | درخت از یک دانه کوچک **رشد میکند**. | ندارد (**تَنمو** لازم است) | رشد کردن نیازی به مفعول ندارد. |
| 5 | پدر حامد برای او رایانهای **خرید**. | **اشترى** (خرید) | نیاز به مفعول دارد (چه چیزی را خرید؟ - حاسوباً (رایانه)). |